یکی یدونه.....چراغ خونه

بریم بازی 2

1392/4/21 2:18
نویسنده : مامان باران
1,062 بازدید
اشتراک گذاری

کاردستی دوست داری ؟....ما که خیلی دوست داریم

این گور خر و یا گور اسب و خیلی راحت درست کردیم و حالا دخترک هر جا این موجود و ببینه بی درنگ

 فریاد میزنه زیبرااااااااااااااا

دخترک خونه ما کشیدن دستش و روی کاغذ خیلی دوست داره برای همین تصمیم گرفتم که چند تا حیون و این مدلی با هم درست کنیم .

اینجا خطهای مشکی رو کشیدم و گور خر و دادم دستش تا خوب نگاهش کنه و بازی کنه .خیلی سریع ماژیک نارنجی و در اورده و به من میگه مامان بگیر ناجیجی.

بهش میگم مامانی گورخر سفید مشکیه کجاش و نارنجی کنیم نارنجی نداره که ....میگه مامان لطپن دهنش.....من هم ماژیک و دادم خودش و گفتم خوب دهنش و نارنجی کن

بعد میریم سراغ کتاب مرجع جانورانمون و گورخر و از فهرست پیدا میکنیم و مطالبش و میخونیم و هر چی گورخر توی صفحه هست و پیدا میکنیم .( شاید خنده اتون بگیره و بگید مگه بچه به این کوچیکی کتاب مرجع میفهمه ...اونوقت میگم من فقط میخوام فرهنگ استفاده از مرجع براش جا بیافته نه مثل نسل ما فقط به حرف مردم استناد کنه و جستجو توی مرجع ها رو بلد نباشه . والبته یه عالمه عکس هم هست که میبینه و چیزی های که شما نمیدونید شاید رو هم ،به گوشش میرسه وخودمون هم یکسری اطلاع.ات پیدا میکنیم که بعدا به درد میخوره )

بعد کاردستی نوبت بازیه ....اونم آب بازی

یه هفته خونه مامان بودم چون مسافرت بودن منم وسط آشپزخونشون یه حوض آب بازی راه انداختم و توی بازیش هیچ دخالتی نداشتم. الان ٢ هفته از اون ماجرا میگذره اما هر بار میریم خونه مامان فیل دخترک یاد هندستون میکنه و دلش آب بازی میخواد و مامانم کلی از این کار بدش میاد و جفتمون و دعوا میکنه زبان

دنیا رو رنگی دیدن به نظر من یه بازی خیلی مهیج هست که وقتی کوچیک بودم خیلی دوست داشتم الان هم وقتی زرورق های با رنگ های خاص میبینم وسوسه میشم بزارم جلوی چشمم و اطرافمو اون رنگی ببینم

انقدر خودم ذوق دارم که مدتهاست زرورق های رنگی رو میگیرم جلوی چشم دخترک تا اونم دنیا رو یه رنگ شاد ببنه .یه روز یه طلق آبی از لای ورق ها پیدا کرده بود و خودش داشت از توش تی وی تماشا میکرد

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

پانی(مامانه بهداد)
23 تیر 92 20:10
سلام.
عزیزم من از وبلاگ آرام کوچولو با شما و بازی های خوبتون آشنا شدم.
خیلی خیلی خوشحال میشم وقتی مامان های فعال و شاد و با حوصله ای مثل شما میبینم و خوشحال تر میشم برای نینی های این مادران و خدا رو شکر میکنم که به من هم کمک میکنه و کسانی مثل شما رو تو مسیر راه زندگی آپارتمانی و خسته ام قرار میده.
ببوسید از طرف من فرشته کوچولوتون رو و ممنونم برای همه زیباییهایی که نشانمان میدهید.

ما هم خیلی خیلی خوشحال شدیم وقتی دیدیم به درد شما خورد

مامان آرام
24 تیر 92 9:32
آورین
آورییییییییییین
ادامه بده
میریم که بسازیم زبرای دست ساز را


یه عکس هم بزارید ازش ما هم ببینیم .آخه ما نقاشیمون خوب نیست با کلی خجالت ازش عکس گرفتیم
صبا مامان نیوشا
27 تیر 92 0:46
افففففففرین به مامان پر تحرککککککککککککککک افرین ایول ماشالا
صفورا مامان آوا
27 تیر 92 9:14
واااااااای خداااا تو دیگه خیییییییییلی اوصولی ا بچه کار می کنه اییییییییییول بابا
صفورا مامان آوا
27 تیر 92 9:16
شرمنده به خاطر غلط های تایپی که تو پستم داشتم