یکی یدونه.....چراغ خونه

استقلال زود هنگام

1392/4/27 0:10
نویسنده : مامان باران
255 بازدید
اشتراک گذاری

چقدر حس استقلال و دوست دارم. وای اصلا انگار از اول زندگیم هیچ هدفی بزرگ تر از این تو زندگیم نبود .

و حالا دخترک ...انگار کن کپی برابر اصل من .

تو پارک داریم راه میریم میگه دستمو نگیر پرنیانی خودش میتونه .داریم از پله سرسره بالا میریم میگه پرنیانی خودش میتونه .

با دختر خاله ام که ١٠ روز ازش کوچیکتر هست رفتیم پارک چند تایی داریم راه میریم از همه ما جلو تره تا حورا فسقلی بهش رسیده و میخواد دستش و بگیره میگه برو پیش من نیا پرنیانی تنها نمیمونه ،خودش میتونه .بعد هم صبر کرده تا همه برن و آخر پشت ما داره میاد .

کلا موندم نمیدونم آیا از یه دختر ١ سال و ٨ ماهه این چیزا بعیده یا نه . تا جایی که میدونم این استقلال طلبی مال بالای ٢ سال هست ... یه جورای خدا به دادم برسه .

و اما حس من من ( شاید هم حس کمک به دیگران اینو دیگه نمیدونم چه حسیه ..ولی همیشه خودم هم مثل دخترک داوطلب انجام کارای کوچیک برای دیگران بودم مخصوصا اگه این دیگران بابام بود ).

آقای پدر میگه میشه برام چسب بیاری ...هر کجایی خونه که باشه صدای فریادش میاد که میگه من من میتونم بیارم و میدوه از من میگیره و میبره برای باباش و میگه بفرمایید .

تا من میگم اینو بده به بابا ازم میگیره و تو راه برای خودش میگه براش ببرم زالمش(لازمش) داره

......و این داستان ادامه دارد

 

پ.ن: رفتیم پارک کلاغ دیده برای اولین بار با هیجان عجیبی داد میزنه مامـــــــــــان بیا اردک ..قهقهه

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

صبا مامان نیوشا
27 تیر 92 0:48
الهی من قربون شیرین زبونیت برم خاله....
hodeys
27 تیر 92 1:03
ای جوووونم چه حالی می کنه باباش وقتی دخترش براش چسب میارههههه خوشم میاد، بچه باید کپی برابر اصل مامانش باشه ههه ههه
سودابه
27 تیر 92 3:19
از قدیم گفتن دختر هوی مادره.دخملتم قشنگه و زود داماد دارت میکنهوایب یادم رفت واسه چی اومدم سلام.نوه گلم محمد متین در جشنواره نی نی شکمو شرکت کرده اما من قبلا با همراهم به نی نی های دیگه رای دادم لطفا شما بهش رای بدین کد ش683است که باید به شماره 20008080200ارسال بشه قبلا از رایتون سپاسگزارم به خونه وب من و نوه های گلم تشریف بیارین خوشحال می شیم.
صفورا مامان آوا
27 تیر 92 8:57
وااااااااااای عزیییییییییییییییییزم الهی فداش شم اینقدر شیرینه و استقلال طلب آوا هم اصلا دوست نداره دستشو بگیریم می خواد خودش راه بره
شيما مامان رهام
31 تیر 92 1:44
آخيييي هزار ماشالا از سنش بزرگتره اين دختر عاشق حرف زدنشم