یکی یدونه.....چراغ خونه

لغت نامه 2

1391/10/9 16:52
نویسنده : مامان باران
299 بازدید
اشتراک گذاری
دخترکم هر روز تو گفتن کلمات پیشرفت میکنه اما اصلا میلی به تکرارشون نداره از این جهت خیلی از کلمات و زود از یاد میبره بقیه رو هم هر وقت که دوست داشته باشه میگه . چند روز پیش خونه مامانم بودیم خاله جان در حال تمیز کردن اتاق دخترک طبق عادت همیشگی پشتش راه میرفت و همه چیز و دوباره میکشید بیرون من هم نگاه میکردم و اینبار میخندیدم حسابی .بهش گفتم برو خاله رو صدا بزن و کتاب و بده بهش تا بزاره سر جاش .کتاب به دست رفته پیش خاله اش و صدا میکنه لیلا (البته با فتحه روی ل اول) من و خاله جون دلمون ضعف رفتو کلی بوسش کردیم اما دیگه هر کاری کردیم تکرار نکرد . تا میگیم آب بازی شروع میکنه به دبوم دبوم گفتن یعنی همون حموم که من اصلا تشخیص ندادم و مامانم این کلمه رو ازش کشف کرده (مامان هم مامانای قدیم). یه بسته سه تایی رنگ انگشتی براش خریدم که هنوز درش باز نشده اما دوستشون داره دستش میگیره راه میره و میچیندشون رو هم و برج میسازه مثلا . باهاش دارم رنگها رو تمرین میکنم . رنگ زرد و قرمز و آبی داره . زرد و کاملا تشخیص میده و میگه دد بعضی وقتا هم زد . میون تمام رنگ ها هم میتونه زرد و جدا کنه و هر وقت هم میپرسیم درست میگه قرمز رو هم کما بیش میشناسه اما آبی نه هنوز . کتابای حسنی رو خیلی دوست داره همش تو خونه دستش میگیره و پشت ما راه می افته و پشت هم میگه ددنی که براش بخونی .ما هم روزی 1000 بار میخونیمش .
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

یاسمن مامان رادین
11 دی 91 10:20
الهی من قربوون خودت و زبوونت و حرف زدنت بشم


خدا نکنه یاسی جونم
خاله مهربون دوست داریم رادین گلتم میبوسیم
صبا
15 دی 91 22:39
ماشالا به دخترک باهوش من.... قرررربونت بشم خاله ه اینقدر باهوشی و زود به حرف افتادی
نیر
19 دی 91 1:34
افرین به پرنیا جونم یه افرینم به مامان با حوصلش من حوصله نوشتنو ندارم
آی تک(مامان نیایش)
5 بهمن 91 13:29
ایییییییی جونم ه شیرین زبون خاله بخورتت عسلک خوشگلم