یکی یدونه.....چراغ خونه

لغت نامه ۷

1392/12/4 6:54
نویسنده : مامان باران
854 بازدید
اشتراک گذاری

شلوارش و در اورده و تو خونه با زیر دکمه دار راه میره . هرچی کلنجار رفتم دوباره نپوشید. وقت ناهار رفتیم دوتای روی کاناپه نشستیم .انقدر ووول زده که پاش خورد زیر بشقاب که داغ بود .

میگم مامان سوختی؟ برای اینه که شلوار ‍پات نیست 

یه کم به من نگاه کرده میگه الان میام و میره تو اتاقش 

با شلوار برگشته میگه اگه پام کنم نمیسوخه. شلوار نپوشم بسوخه هااااااااا

دعای فرج و از حفظ میخونه و تنها ایرادی که داره اینه که بجای دلیلا خیلی محکم میگه دلیدا

الرحم و الراحمین و میگه امرحم راحمین

الحمدالله..... الحبدلبا

کمپ بنزین

طونالی.....طولانی

ودیگه یادم نیست چند بار هم نوشتم اما نوشته هام تو جریان پاکسازی خونه برای عید گم شد 

حسابی قاطی پاتی شده زندگی و دخترک بیشتر تی وی میبینه یا با خودش بازی میکنه .ومن اصلا رو فرم نیستم

 

پسندها (1)

نظرات (5)

مامی وانیا
4 اسفند 92 16:20
سلام خوبی پرنیان خوبه عزیزم خبری ازت نیست کجایی خدا نکنه که رو فرم نباشی چی شده؟
زهرا مامان مه سما
6 اسفند 92 6:45
فداش بشم شیرین زبون خاله
مریم
7 اسفند 92 23:31
مامان آرام
11 اسفند 92 1:12
عزیززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززم از طرف من یه گازی بوسی فشاری ...
جیران بخشنده
28 اسفند 92 8:56
شیرین زبون ناززز