ماهگرد سیزدهم
این پست مخصوص شیرین کاریای دخترم قند عسلم
سرعت بزرگ شدن دخترک انقدر تند شده که حتی من و که هر روز و هر ثانیه میبینمش مبهوت میکنه راه رفتنش خیلی حرفه ای شده دیگه یواش یواش داره دویدن یاد میگیره . سرعت چهاردست و پاش بالا بود الان سرعت راه رفتنش 2-3 برابره .
خیلی قشنگ با عروسکاش بازی میکنه همش بهشون شیشه و میده و پیش پیش شون میکنه .یا میبره میزاره تو کریر و تاب شون میده . از دیدنشون هم خیلی ذوق میکنه حتی روزی 100 بار .
چند تایی هم کلمه بلد شده البته با تلفظ مخصوص خودش .
به............بله
نه...........نه
نیس.......نیست
کوچش...کوشش(کجاست)
ایی.......الو
ا جان......علی جان
بیا.........بیا
بییم.......بریم
افت......رفت
بده ......بده
جیس....جیز
اییه.......کیه
د........در
از قبل از یکسالگی صدای زنبور یاد گرفته تا میگیم زنبوره میگه ؟ تندی میگه بیز و بیز .و بیز
ببعی میگه ؟ جواب میده به
دنبه داری ؟ جواب میده نه
شعر حسنی نگو بلا بگو رو که براش میخونم به نه که نمیام و نه که نمیخوام هاش که میرسه تندی میگه نه انقدر هم کش دار و با مزه میگه
گلسرشو میاره میده به من و سرش و خم میکنه تا براش بزنم .من که میزنم سرش میگم وای چه خوشگل شدی میدوو میره تو آینه خودشو نگاه کنه
هرچی هم که بهش میگم میخوری تندی میگه نه . اگر هم دلش بخواد میخنده .
خلاصه که نفسم بند شده به نفساش .