یکی یدونه.....چراغ خونه

ماهگرد دهم

1391/6/13 1:07
نویسنده : مامان باران
203 بازدید
اشتراک گذاری

در کمال ناباوری من این ماه هم تموم شد و ما همش درگیر دندونای جدید و شیطنتهایی بودیم که بعد از چهار دست و پا رفتن شروع شد .

وروجک ما خیلی زود از پله بالا رفتن و یاد گرفت فقط دو روز بعد از اینکه چهاردست و پا راه افتاد .اما از پله پایین اومدن و بلد نیست هنوز خیلی بیهوا خودش و پرت میکنه به سمت پایین پله ها.

نانای میکنه و بشکن میزنه خیلی هم این کارو بامزه انجام میده آدم دلش ضعف میره براش .

تا منو تو خونه گم میکنه و نمیبینه ماما ماما کنان میره طرف دستشویی انگار پاتوق مامانش اونجاست ههههههه .

همچنان به تمام اهل خونه زور میگه .

وقتی میریم خونه مامانم نه غذا میخوره نه میخوابه نهایت یه کم ماست میخوره .اما خونه خودمون بهتر غذا میخوره .

امشب هم حرف خ رو یاد گرفته بود و هی میگفت اخ اخ اخ

داروی زد حساسیت سیتریزین میخوره برای اینکه دیگه تنش با نیش پشه داغون نشه.

شربت زینک و خیلی دوست داره و بهش رو بدی میخواد همش و بخوره .

وخیلی کارای دیگه که الان یادم نمیاد.

ژست این روزای دخترک وقتی میخواد یه چیزی رو از ما بگیره و ما بهش نمیدیم هی هم میگه ایهی ایهی ایهی مثلا داره گریه میکنه .

پ.ن: از ساعت ٦ تا همین الان که ساعت ١ شبه دارم همین چند خط و مینویسم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

صفورا مامان آوا
5 مهر 91 14:16
ای جاااااااااااان شیرین خاله آوا هم از این گریه الکیا می کنه من میمیرم از خنده
نیر
15 مهر 91 23:57
خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی ماهی خوشگل من باران ایششش زیاد عکس بذار