یکی یدونه.....چراغ خونه

اندک اندک میرسد گویی بهار

1390/12/17 23:37
نویسنده : مامان باران
216 بازدید
اشتراک گذاری

پارسال این روزا یه وروجک تو دلم بود و من از بودنش خبر نداشتم هنوز .اصلا هم نمیتونستم فکر اومدنش و بکنم . روزای خونه تکونی بود و من اصلا حال نداشتم زود خسته میشدم و دل درد میگرفتم کم کم داشت شک برم میداشت که نکنه سنگ کلیه  یا سنگ مثانه ای چیزی گرفتم همش تا می اومدم یه دستمال به دیوار بکشم از دلدرد ولو میشدم لذا تمام کاره خونه تکونی رو آقای پدر آینده انجام داد طفلک اونم روحش خبر دار نبود .

چقدر به داشتنش افتخار کردم .

حالا وروجکمون واقعا وروجک شده دلش میخواد تمام ساعات روزم و به اون اختصاص بدم تا وقتی تو حوزه دیدش میچرخم همه چیز خوبه ولی امان از لحضه ای که منو نبینه جیغی میزنه بیا و ببین ....نتیجه این که هنوز اندر خم یه کوچه خونه تکونی موندم .البته بهتره بگم دارم از دور نگاهش میکنم هنوز بهش نرسیدم .

بابا ایهالناس کمک داره عید میشه و خونه ما مثل خونه چرکولکا میمونه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

آرزو
19 اسفند 90 0:23
هههههههه باران چركولكا
مریم مامان پندار
22 اسفند 90 10:47
باران شما میفرمایید ما ایها الناس چه باید کنیم؟ دست بجونبون عیده هاااااااااااا تنبل خانوم بارون خانوم چرکولکی زودباش خانوم .میخوایم بیاییم عید خونتون حرف بزنیم با اقاتون بگیم شدیم ما عاشق دخترتون
سمی
28 اسفند 90 20:36
سلام دوستم. به منم سر بزن خوشحال میشم.
خاله جونی
31 فروردین 91 23:18
الآن دقیقا" به چی افتخار کردی؟
به دختری که نمی دونستی هست؟
به دختری که الآن هست اونموقع نمی دونستی هست؟
به آقای پدری که هنوز نمی دونست پدره؟
به آقای پدری که خوب خونه تکونی کرد؟
به آقای پدری که هنوز نمی دونست پدره ولی خوب خونه تکونی کرد؟
به دخترکی که هنوز نیومده مامانشو از کارو زندگی انداخت؟
به دختکی که کمک کرد مامانش از زیر خونه تکونی در بره؟
دقیقا" به چی افتخار کردی؟
لطفا" شفاف سازی کنید.:

گزینه آخر صحیح میباشد هه هه هه