یکی یدونه.....چراغ خونه

40 پله ی اول

1390/9/22 1:18
نویسنده : مامان باران
1,356 بازدید
اشتراک گذاری

امروز 40 روز و شب است که من و این خانه و آقای پدر از بوی تو مست شده ایم .

هرچند سخت گذشت اما این لحظه ها که تو کوچکی و صدایت کوچک است و عطر تنت در تمام فضای خانه پیچیده است را نمیخواهم بگذرد .

40 روز ریاضت شبانه روزی من و 40 روزگی تولد تو مبارک

.........................................................................

20 روزه که بود برای اولین بار به من خندید اما این خنده ها میون گریه های که بخاطر دلدرد شدیداش بود گم شد .

31 روزه که بود 3050 وزنش بود و این وزن کم و دکتر گفت به خاطر دلدرده

امیدوارم ای دردها فردا تمام شود و دخترکم بدونه درد به تمام دنیا بخنده .دردی که باعث میشه حتی بعد خمیازه هم گریه کنه .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

خاله ليلا
28 آذر 90 1:34
آخي ايشالا 40 سالت كه شد برات كادو تولد ميگيره خستگي اين 40 شب و روز سختي يهو يادت مياد اونوقت مي گي هيييييييييي جووني كجايي كه ....
مامی مائده
28 آذر 90 20:41
چهل روزگیت مبارک عزیز خاله