یکی یدونه.....چراغ خونه

بر ما چه میگذرد

1390/7/9 22:01
نویسنده : مامان باران
247 بازدید
اشتراک گذاری

 

این روزا من که همش درگیر تکون خوردن و نخوردن این دختره هستم .niniweblog.comniniweblog.com

 

 

چقدر به آدم استرس وارد میشه . واقعا انگار نی نی های دنیا اومده با تمام زحمت و سختی که دارن حداقل این که به مامانشون استرس وارد نمیشه . خدایا چقدر شمردن تکونای این فسقلی سخته . یه روزایی انقدر تکون میخوره که من سرگیجه میگیرم یه روزایی هم مثل امروز حتی 5 تا تکون هم از صبح نخورده تازه قسمت اسف بارش این جاست که هی راه میری تو یخچال و کابینت میگردی یه چیزی پیدا میکنی که خانم دوست داشته باشه بخوری بلکه خوشحال بشهniniweblog.com

 

........امـــــــــــا خبری نیست که نیست .niniweblog.com

 

بابا من تسلیم دیگه واقعا قلبم از حلقم داره میزنه بیرونniniweblog.com

 

تا 1 ساعت دیگه اگه باز هم خواب بود و بیدار نشد یعنی دیگه جای دست رو دست گذاشتن نیست و باید بریم دکتر ......حالا نصفه شبی از کجا دکتر گیر بیاریمniniweblog.comباید بریم بیمارستان بهمن خدا بخیر بگذرونه

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامی مائده
10 مهر 90 13:21
نگران نباش عزیزم احتمالا داره خودشو لوس میکنه واستون