یکی یدونه.....چراغ خونه

2 ماهی که گذشت

1392/2/27 0:15
نویسنده : مامان باران
1,044 بازدید
اشتراک گذاری

بعد از ٢ ماهو چند روز بلاخره اینترنت دار شدیم .اینقدر شرکت پارس آنلاین اذیت کرد که قطعش کردیم و بعد کلی تحقیقات از رایتل  یه سیم کارت دیتا خریدیم .

حالا باید یه عالمه مطلب بنویسیم تا جبران بشه .

اگه بخوایم از همون اسفند شروع کنیم باید بگم که دخترک از اوایل اسفند حرف زدن و دست و پا شکسته شروع کرد و امروز که دیگه آخرای اردیبهشت دیگه کاملا از حالت طوطی واری حرف زدنش در اومده و جمله های ٤ کلمه ای برای رسوندن منظورش میگه همه کلمه ای بلده و خیلی قشنگ تلفظ میکنه فقط همه فعلا رو جمع به کار میبره و بعضی کلمه ها رو جا بجا میگه شعر هم میخونه با کمک مامان . اولین شعری که یاد گرفت دختر دارم انارو به بود که به کس کسونش نمیدم هیچ وقت نیشخندزبان

سال ٩٢ خیلی خوب شروع شد برامون .سر تحویل سال ٩١ ما تو حموم بودیم و مشغول شستن دخترک اما امسال دخترک تر گل و ور گل از حموم بیرون اومده بود و لباس مرتب پوشیده بود اما چون صبح زود بیدار شده بود چند دقیقه بعد از تحویل سال خوابش برد و عکس ٣ نفری آنچنانی با سفره ٧ سینمون نداشتیم .

دخترک درحال خوردن سیب سفره هفت سین مامان جونش

روز دوم فروردین دندون ١٦ نیش زد و ما خیالمون راحت شد  برای مدتی .

ما تو عید مسافرت نرفتیم اما حسابی پارک رفتیم و مهمونی و کلی بهمون خوش گذشت .

با گرم شدن هوا پشه ها هم کمکم پیداشون شد و حال ما خراب .هنوز همون حساسیت با همون شدت .

١٢ فروردین پارک نهج البلاغه چشمچپ دخترک و پشه نیش زده باز نمیشه

١٤ فروردین پارک نزدیک خونمون چشم دخترک هم بهتر شده خدا رو شکر

اولین ژستی که برای دوربین گرفت .بهش گفتم دوربین نگاه کن بخند

آخرین جمعه فروردین ماه پارک قیطریه

موهای دخترک و ٢٥ فروردین کوتاه کردم خیلی با نمک شد . این دومین باری بود که مامان آرایشگر میشد و هر دو بار هم کارم خوب از آب در اومد فکر کنم یه استعداد تازه از خودم کشف کردم .

٢٧ فروردین دخترکمون  و از شیر مامان گرفتیم . اول یه چسب ضربدری زدیم و بهش گفتیم اوخ شده الهی بمیرم براش که تو چشماش پر از غصه شد اصلا بهانه نگرفت همش میگفت (نیمنه اوخ) ٣٠ ساعت بعد انقدر دلم برای شیر دادن بهش تنگ شده بود که زار زار گریه میکردم یه بار دیگه دادم بهش خورد یه بار دیگه هم ٢٤ ساعت بعدش و یه بار دیگه هم ٣٠ ساعت بعد و دیگه خداحافظ نیمنه برای همیشه .از وقتی از شیر گرفتمش شبا راحت میخوابه فقط یه بار بیدار میشه آب میخوره صبح زود هم صبحانه میخوره و دوباره لالا . روزها هم خیلی وابستگیش کمتر شده و کلا عالیه .تا دوسالگی هم روزی ٠.٥ لیتر شیر پاستوریزه میخوره .

٢٨ فروردین گوشش و سوراخ کردیم و خدا رو شکر به گوشواره حساسیت نداشت .خودم هم گوشم و سوراخ کردم اما من چون به بدلیجات حساسیت دارم خیلی اذیت شدم و دو روز بعد گوشواره رو عوض کردم .

٢اردیبهشت اولین جمله ٣ کلمه ایشو گفت (بابا ژوم من مهبلونه ) یعنی همون بابا جون من مهربونه . 

یه پست جدا هم میزاریم برای کلمه ها و جمله های بامزه اش .

دیگه بیشتر چیزی یادم نمیاد .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

گلاره
27 اردیبهشت 92 0:37
وای عزیزم چقدر بزرگ شده چقدر عوض شده. باران این حساسیت تا کی ادامه داره
سحر مامان ارشاک
28 اردیبهشت 92 8:18
وای قربون این دخترک الهی همه پشه ها بمیرن این طوری نیش می زنن پرنیانو !!!!! در ضمن یه وقت برای کوتاهی می خواستم چه آرایشگر قابلی
صفورا مامان آوا
28 اردیبهشت 92 11:03
الهی خاله فدات بشه گلم چققققققدر شیرین شدی تو دست مامان جوونی درد نکنه بالاخره دو تا عکس گذاشت ما دلمون باز شد
حنانه
28 اردیبهشت 92 11:06
وای الهی فدای دختر مامانی یه فکری واسم بکن که دست پشها دیگه بهم نرسن وای چه ناز صحبت میکنه درسته میگن هر که دختر نداره هیچی نداره قربونت خاله کوچولو
سهیلا
28 اردیبهشت 92 13:54
عزیزم چقدر ناز و دوست داشتنی هستی گلمممممممممممممممم
نیر
29 اردیبهشت 92 0:32
ماشالله خیلی بزرگ شدی گلم مهبلون من باز این پشه های لعنتی پیداشون شد از شیر گرفتنتم تبریک میگم دیگه بزرگ شدی گلم
سیما
29 اردیبهشت 92 15:28
الهی بمیرم خاله این پشه ها چه بروزت اوردن ایشالاه همیشه سالم و شاد باشین
یاسمن مامان رادین
29 اردیبهشت 92 21:26
واااااااااااااااااااااای که چه کیفی کردم از دیدن عکساش
صفورا مامان آوا
30 اردیبهشت 92 16:33
راستی هروقت قیطریه اومدی بگو مام بیایم