2 ماهی که گذشت
بعد از ٢ ماهو چند روز بلاخره اینترنت دار شدیم .اینقدر شرکت پارس آنلاین اذیت کرد که قطعش کردیم و بعد کلی تحقیقات از رایتل یه سیم کارت دیتا خریدیم .
حالا باید یه عالمه مطلب بنویسیم تا جبران بشه .
اگه بخوایم از همون اسفند شروع کنیم باید بگم که دخترک از اوایل اسفند حرف زدن و دست و پا شکسته شروع کرد و امروز که دیگه آخرای اردیبهشت دیگه کاملا از حالت طوطی واری حرف زدنش در اومده و جمله های ٤ کلمه ای برای رسوندن منظورش میگه همه کلمه ای بلده و خیلی قشنگ تلفظ میکنه فقط همه فعلا رو جمع به کار میبره و بعضی کلمه ها رو جا بجا میگه شعر هم میخونه با کمک مامان . اولین شعری که یاد گرفت دختر دارم انارو به بود که به کس کسونش نمیدم هیچ وقت
سال ٩٢ خیلی خوب شروع شد برامون .سر تحویل سال ٩١ ما تو حموم بودیم و مشغول شستن دخترک اما امسال دخترک تر گل و ور گل از حموم بیرون اومده بود و لباس مرتب پوشیده بود اما چون صبح زود بیدار شده بود چند دقیقه بعد از تحویل سال خوابش برد و عکس ٣ نفری آنچنانی با سفره ٧ سینمون نداشتیم .
دخترک درحال خوردن سیب سفره هفت سین مامان جونش
روز دوم فروردین دندون ١٦ نیش زد و ما خیالمون راحت شد برای مدتی .
ما تو عید مسافرت نرفتیم اما حسابی پارک رفتیم و مهمونی و کلی بهمون خوش گذشت .
با گرم شدن هوا پشه ها هم کمکم پیداشون شد و حال ما خراب .هنوز همون حساسیت با همون شدت .
١٢ فروردین پارک نهج البلاغه چشمچپ دخترک و پشه نیش زده باز نمیشه
١٤ فروردین پارک نزدیک خونمون چشم دخترک هم بهتر شده خدا رو شکر
اولین ژستی که برای دوربین گرفت .بهش گفتم دوربین نگاه کن بخند
آخرین جمعه فروردین ماه پارک قیطریه
موهای دخترک و ٢٥ فروردین کوتاه کردم خیلی با نمک شد . این دومین باری بود که مامان آرایشگر میشد و هر دو بار هم کارم خوب از آب در اومد فکر کنم یه استعداد تازه از خودم کشف کردم .
٢٧ فروردین دخترکمون و از شیر مامان گرفتیم . اول یه چسب ضربدری زدیم و بهش گفتیم اوخ شده الهی بمیرم براش که تو چشماش پر از غصه شد اصلا بهانه نگرفت همش میگفت (نیمنه اوخ) ٣٠ ساعت بعد انقدر دلم برای شیر دادن بهش تنگ شده بود که زار زار گریه میکردم یه بار دیگه دادم بهش خورد یه بار دیگه هم ٢٤ ساعت بعدش و یه بار دیگه هم ٣٠ ساعت بعد و دیگه خداحافظ نیمنه برای همیشه .از وقتی از شیر گرفتمش شبا راحت میخوابه فقط یه بار بیدار میشه آب میخوره صبح زود هم صبحانه میخوره و دوباره لالا . روزها هم خیلی وابستگیش کمتر شده و کلا عالیه .تا دوسالگی هم روزی ٠.٥ لیتر شیر پاستوریزه میخوره .
٢٨ فروردین گوشش و سوراخ کردیم و خدا رو شکر به گوشواره حساسیت نداشت .خودم هم گوشم و سوراخ کردم اما من چون به بدلیجات حساسیت دارم خیلی اذیت شدم و دو روز بعد گوشواره رو عوض کردم .
٢اردیبهشت اولین جمله ٣ کلمه ایشو گفت (بابا ژوم من مهبلونه ) یعنی همون بابا جون من مهربونه .
یه پست جدا هم میزاریم برای کلمه ها و جمله های بامزه اش .
دیگه بیشتر چیزی یادم نمیاد .