سفر به شمال
بیست و چهارم شهریور دومین سفرمون و با حضور دخترک رفتیم شمال تنکابن .خیلی هم بهمون خوش گذشت. این اولین سفری بود که من و دخترک و آقای پدر ٣ تایی میرفتیم . آخه اون بار من و دخترک تنها رفته بودیم پابوس امام رضا .
این بار هم مثل دفعه قبل دخترک تو راه خیلی خوب بود و اصلا سخت نگذشت کلا بچه خوش سفری خدا رو شکر . ٤ روز بودیم و بیست و سوم بعد از ظهر راه افتادیم به سمت تهران .
حالا به روایت تصویر در ادامه مطلب
اولین تجربه دخترک از لمس چمن
تله کابین رامسر- حیف که یه روز ابری رفته بودیم
رامسر از چشمان بام رامسر
دخترک خوشحال و خندان در کابین
اولین کایتی که به افتخار دخترک پرواز دادیم-تا میگفتیم رنگین کمان کو ؟ نشونمون میداد
آب بازی در خزر
روز آخر دخترکی هنوز از لمس شنها میترسید
باز هم دریاچه و غازها . چون دخترک خیلی از غازها خوشش اومده بود تو این سفر ٤ روزه ٤-٥ باز به تماشای غازها رفتیم و بهشون غذا دادیم .این کلاه هم گرفتیم تا صورتش نسوزه اما فقط کنار دریاچه و با ترفند غازها تونستیم چند دقیقه ای سرش بذاریم البته بزرگش هم بود که کوچیکتر پیدا نکردیم .
به ما که خیلی خوش گذشت ممنون از مامان جون و بابا جون که ما رو مهمون کردند.