یکی یدونه.....چراغ خونه

مهمان های کوچک دهان دخترکم ....عجله ممنوع

من وقت نکردم که هر بار یه مروارید تازه مهمون دهان دخترک شد اینجا اعلام کنم برای همین 3 تا دندون آخر و با هم معرفی میکنم دندون چهارمی 9 ماه و 5 روزگی سر زد بیرون ..بیصدا و بی دردسر .دندون جلو. بالا . سمت راست . دندون پنجم 9 ماه و 19 روزگی جونه زد .... کم دردسر .دندون بالا .کنار دندون جلو .سمت چپ . دندون ششم 9 ماه و 28 روزگی جونه زد ...همراه تب و بی اشتهای و شکم روی .دندون پایین .کنار دندون جلو سمت چپ . مبارک باشه دخترم  
12 شهريور 1391

ذوق مادرانه

وقی مادر بچه ای باشی که هیچ خوردنی رو دوست نداره و  برای اینکه یه قاشق غذا یا بستنی بهش بدی باید کلی چرخ بزنی و داستان بگی . یهو دچار هیجان میشی و احتمالا از خوشحالی رو زمین بند نمیشی اگه ببینی یه خوراکی پیدا شده که فرزند دلبندت دوست داره و بخاطرش دهنش و داوطلبانه باز میکنه و هر وقت تموم میشه هی پشت هم میگه من من من . دخترک پفیلا خیلی دوست داره و من از ذوقم بار اول یه پاکت رو دادم خورد .(نه ماه و نیمگی) آخیـــــــــــــش آرزو به دل نموندیم و دیدیم که دخترک هم یه خوراکی رو دوست داشته باشه .
12 شهريور 1391

مسافرت میرویم

من و دخترک روز 12 اردیبهشت که همون نیم سالگی گل دختری بود با قطار به همراه یه کاروان 200 نفری رفتیم پابوس امام رضا(ع). دخترک این روزا خیلی زیاد غریبی میکنه و از جمعیت میترسه اول سفر اصلا کسی جرات نداشت حالشو بپرس من هم همش مجبور بودم که دور تر از جمعیت بایستم اما آخر سر دیگه با آقایون هم خوش اخلاقی میکرد و میخندید و ما کلی خوشحال که فرهنگ اجتماعی دخترک ارتقاء پیدا کرده اما..... آقای پدر به علت نداشتن مرخصی نتونستن بیان سفر اما مامان و بابا و خواهر برادرم حسابی زحمت کشیدن و تو نگهداری دخترک کمک کردن تا من هم یه هوای عوض کرده باشم و بهم سخت نگذره و البته عجیب هم به من خوش گذشت با اینکه شرایط و جا اصلا خوب نبود . و امـــا فردای روزی که ب...
17 ارديبهشت 1391

گل مرواريد هاي دختري جونه زد

ديروز كه رفته بوديم دكتر براي چكاب ماهيانه دخترك خيلي تشنه شده بود و هي به ليوان آب بچه ها نگاه ميكرد .منم يادم رفته بود ليوانش و براش ببرم تو يه ليوان يه بار مصرف آب جوش ريختم خنك كه شد دادم بهش يه كمي خورد لبه ليوان تيز بود يه نگاه به دهنش كردم ببينم يه وقت زخم نشده باشه كه ديدم اي واي دو تا شكاف كوچيك روي لثه اش هست كه جاي دندونه انقدر ذوق كردم كه ميخواستم جيغ بزنم . آقاي پدر كه نديد به دكتر هم كه گفتم نگاه كرد و اما گفت نه دندون نداره و انقدر منتظر دندون نباش هنوز خيلي زوده . امروز داشتم به دخترك سيب ميدادم قاشق فلزي رو كشيدم روي لثه و ديدم كه بله يه مادر هيچ وقت اشتباه نميكنه .تازه صدا هم ميدادم دلم براي دهن بي دندونش تنگ خوا...
22 فروردين 1391