یکی یدونه.....چراغ خونه

خانه تکانی

1393/10/13 23:46
نویسنده : مامان باران
588 بازدید
اشتراک گذاری

ادمیزاد است دیگر بعضی وقت ها اعصاب رسیدگی به تعلق خاطراتش را هم ندارد .هر چند که خیلی طولانی شود .

اعتراف میکنم بارها و بارها خواستم بنویسم اما دیگر نمی امد ان حرفها که همیشه خودشان پشت هم صف میکشیدند و تو سرو کله هم میزدند برای جاودان شدن.

اما انگار دوباره .....

پسندها (2)

نظرات (4)

مامان فاطمه
16 دی 93 20:57
salam bah bah khosh umadin age narin ta sale bad.... zud zud bebinimet khanum
arnika
1 اسفند 93 18:21
سلام ایشالا که دیگه زود زود می نویسید هر چند که همین الانشم دو ماهیه دوباره ننوشتی اما ما باز سر می زنیم.
مریم
8 اسفند 93 18:54
خووووووووووووووووووشحالیم از اومدنتون بسیار. دلتنگتون بودیم خیلی
بنفشه ومهدی
13 اسفند 93 16:28
کجایی بی وفا دیگه دوستم نداری