یکی یدونه.....چراغ خونه

آشپزخونه کودک من 3

این پست برای تشویق بچه به خوردن غذاست . یه چند تا مدل بشقاب یه بار مصرف از این کاغذی ها تهیه کنید تا هر بار براشون جذاب باشه . دخترک ما ١٩ ماهشه اما هنوز خودش غذا نمیخوره و همش غذا رو یا دهن ما میذاره یا پخش میکنه اطراف . برای همین از بشقابای تولد که مونده بود یه دونه اوردم ....یه بشقاب کفشدوزکی( به قول دخترک ..کفشولکی) .خیلی استقبال کرد بچه ای که هر شب با گریه و زاری میشست روی صندلی غذا این بار با اشتیاق نشت و چند قاشقی هم گذاشت دهنش . ببینید بچه ما چقدر غذا میخوره .......اگه همینا رو هم میخورد دلم نمیسوخت .نخود ها که پرت شدن به دور دست ها .از برنج ها هم که میدونستم الان به همه جا مالیده میشن برای همین روشون خورشت نریختم چند تا قاشق...
5 تير 1392

19 ماهه ی شگفت انگیز

صبح چشمانت را که باز میکنی اولین کلمه بغل است که میشنوم وآغوشم همیشه برای تو باز . بعد میرویم با هم روی کاناپه مینشینیم و من یک عالمه فشارت میدم و بوست میکنم آخه شب تا صبح دور از من بودی و من دلتنگت شده بودم . بعد تو میری دنبال بازی و من دنبال درست کردن نیمرو. وسط این نیمرو درست کردن ٥ دقیقه ای ١٠ بار میای میگی به به بریزیم تو بشباق خنک شه بخوریم . و من هول میشم و دست و پا مو گم میکنم تا زود تر درست بشه و دل کوچیک و بی صبرت گشنه نمونه . بعد از صبحانه تا میام یه ذره جمع و جور کنم و هواسم پی کار خودم باشه میای میگی.......مامان داری چیکار میکنی ؟ .....امروز بعد از شنیدن این جمله دلم لرزید .من نفهمیدم تو کی اینقدر بزرگ شدی .انقدر بزرگ که ا...
1 تير 1392

بریم بازی1

این روزا تفکر مادرا از بازی بچه عوض شده یه روزی بچه ها بازی میکردن تا آویزون مادرا نباشن و برای خودشون تنها سرگرم باشن . اما امروز ما میخواهیم بچه ها بازی کنن تا مهارتی یاد بگیرن یا هوش های چند گانه شون تقویت بشه و صد البته آموزش که بازی بهترین راهش هست . من دوستای خیلی خوبی دارم که با وجود زحمت زیاد تجربه هاشون از بازی با کوچولوهاشون عکاسی میکنن و توی این دنیای مجازی به اشتراک میزارن تا ایده ای بشه برای دیگران .من هم سعی میکنم بازی هامون و اینجا به اشتراک بزارم البته که اونها اصلا خاص نیستن . حالا اگه تو هم دوست داری ما رو تو بازی های قشنگت شریک کن یه سری دوبه دو داریم از نوع اعداد .از خیلی وقت پیش داشتیمش .مال انتشارات بافرزندا...
20 خرداد 1392

لغت نامه 5

این روزا دخترکمون حسابییییییییییی شیرین زبونی میکنه دیگه چیزی نمونده گرفتار دوره ی این چیه و چرا ؟ بشیم . تمام رفتار های ما رو تحلیل میکنه مثلا بابا پیاده شد بره خرید کنه و .... چند تا از کلمات خیلی بانمکه شو که عاشقشونم فقط میتونم اینجا بنویسم ناحارت(ناراحت)-خالاکسه(کالاسکه)-بزباغه(بزغاله-البته تو شعر سلام سلام خاله بزغاله استفاده میکنیم ها )-مبرع(مربع)-مثلثل(مثلث)-داللره(دایره)-هارتون(کارتون)آشبزونه(آشپزخونه)-اتاسیز(اسمارتیز)-مباظب(مواظب)-هرسی(خرسی)-دومیو(دومینو) دیروز بهم میگه مامان لطپن بیا بشین لی لی لبازه بیخونیم ...
18 خرداد 1392

جوجه پارتی

دوست خوبمون صفورا جون مامان آوا دوم خرداد دعوتمون کرده بود باغشون .یه عالمه نی نی دیگه هم اومده بودن . خیلی بهمون خوش گذشت دستشون درد نکنه . ما که کارامون و کردیم راه بیوفتیم دخترک دوره خونه دنبال اسباب بازی هاش میگشت و این دوتا رو به انتخاب خودش همراهمون کرد ( کلا بدون اسباب بازی و کتاب نمیتونه از خونه بره بیرون ) حالا این اسباب بازی ها رو اونجا به هیچکی نمیداد دخترکمون مال دوست اصلا راضی نمیشه چیزی دست کسی بده  هر کاری هم کردیم یاد نگرفت . این آوا جون الهی بگردم مظلومه انقدر اینم بنیتا که هی اسباب بازی تعارفش کرد اما دستش نداد اینم آرمیتا که ٢ ماهی از دخترک بزرگتر بود اما بازم موفق نشد اینا رو بگیره وا...
5 خرداد 1392

آشپزخونه کودک من 2

تخم مرغ می دونم که آرزوی همه ی مامانا اینه که بچه شون تخم مرغ بخوره و خیلی بچه ها دوست ندارن و نمیخورن . قبلا هم یه پست در باره تخم مرغ گذاشته بودم که یه مدل املت بود  اما متاسفانه دخترک خونه ما دیگه اون مدل تخم مرغ و دوست نداره . نمیرو که درست نمی کنم نهایت زرده رو میخوره و دیگه لب نمیزنه . اما این مدل و تا آخرش میخوره . حتی بعضی از روزا ٢ تا تخم مرغ درست میکنم که با آقای پدر بخورن اما آقای پدر اعتراض میکنه که چیزی بهش نرسیده به جز یکی دو لقمه تخم مرغ لیمو ترش مقدارش و بسته به علاقه کودکتون به ترشی کم و زیاد کنید اما حذف نکنید که تخم مرغتون بو نگیره پنیر نص قوطی کبریت تا اندازه یه قوطی هم میشه بریزید سبزی خوردن خشک شده ...
30 ارديبهشت 1392

لغت نامه 4

اینا رو اینجا مینویسم تا یادم نرود دخترک شیرین زبانم روزی با لحن کودکانه و اندیشه شاد و مهربانش چگونه زمین را برایم بهشت کرد . انقدر کلمه بلده و همه چیز میگه که دیگه دیر شده برای نوشتن لغت نامه .کلا چیزی نیست که تکرار نکنه و الان بیشتر باید ازش جمله های بانمکی که میسازه رو به یادگار ثبت کنم . همه فعلا رو جمع میبنده بشینیم -پاشیم- بریم-سر بخوریم ( وقتی رو سر سر سواره )بخوابیم و..... وقتی بهش میگم بریم فلان چیز و با هم بیاریم خودش میگه بودو بودو وووووووو میدو به  سمتش همه کلمات با نمکش هم یادم نمیاد الان اما تا جایی که ذهنم یاری کنه مینویسم مهبلون(مهربون)-بشباق(بشقاب)کباق(کتاب)نیمنو(نیمرو)-آقاله(آقاهه)-حامونه(خانمه)_حورشید (خورش...
29 ارديبهشت 1392

2 ماهی که گذشت

بعد از ٢ ماهو چند روز بلاخره اینترنت دار شدیم .اینقدر شرکت پارس آنلاین اذیت کرد که قطعش کردیم و بعد کلی تحقیقات از رایتل  یه سیم کارت دیتا خریدیم . حالا باید یه عالمه مطلب بنویسیم تا جبران بشه . اگه بخوایم از همون اسفند شروع کنیم باید بگم که دخترک از اوایل اسفند حرف زدن و دست و پا شکسته شروع کرد و امروز که دیگه آخرای اردیبهشت دیگه کاملا از حالت طوطی واری حرف زدنش در اومده و جمله های ٤ کلمه ای برای رسوندن منظورش میگه همه کلمه ای بلده و خیلی قشنگ تلفظ میکنه فقط همه فعلا رو جمع به کار میبره و بعضی کلمه ها رو جا بجا میگه شعر هم میخونه با کمک مامان . اولین شعری که یاد گرفت دختر دارم انارو به بود که به کس کسونش نمیدم هیچ وقت سال ٩٢ خ...
27 ارديبهشت 1392

مروارید ها ردیف میشوند

٢ اسفند دندان نیش پایین سمت راست و بالا سمت چپ هم به ردیف دندانهای دخترک اضافه شدند  . حالا عشق کوچکم ١٥ تا دندان دارد . که البته یکی از دندانها از پشت لکه سیاه شده دندون بالا کنار جلویی ها سمت چپ . من که از دندون خراب بچه خیلی میترسم برای همین قطره آهن و دیگه نمیدم بهش البته من توی رژیم غذایش خیلی رعایت میکنم آهن به میزان کافی باشه و توی آزمایش که ١٥ ماهگی ازش گرفتیم آهن و ذخیره آهن خوبی داشت .              
14 اسفند 1391